ترفندهای تولید محتوای تبلیغاتی برای جذب مشتری

به ندرت کسی پیدا میشود که برای اهداف نوعدوستی وبسایت بزند. هدف راهاندازی یک وبسایت همیشه پول نیست، اما به هرحال قصد مالک وبسایت هدایت ترافیک بیشتر به سوی سایت خودش است تا هرگونه فعالیتی که دارد افزایش دهد. اینجاست که تولید محتوای تبلیغاتی مطرح میشود. شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که مردم خودشان منظور شما را بفهمند ، رویکردهایی وجود دارد که شما باید از طریق آنها از قدرت تبلیغات بهرهبرداری کنید، که یکی از آنها بلاگنویسی است. در اینجا به چندین تکنیک برای تولید محتوای تبلیغاتی اشاره کردهایم که به شما در جذب مشتری کمک شایانی میکند.
1- عناوین مهم هستند
اگر بگوییم که مرگ و زندگی یک صفحهی هدف ،فقط به عنوان آن بستگی دارد، اشتباه نکردهایم. به این دلیل که عناوین تنها شانس شما برای جذب خوانندگان هستند، باید همزمان آموزنده، جذاب و گیرا باشند.
2- روی کار خاصی تمرکز کنید
خوانندگان وبسایت معمولاً ساده هستند و اگر از آنها بخواهید همزمان کار خاصی انجام دهند، به راحتی گیج و سردرگم میشوند. متمرکز نگاه داشتن آنها روی تبلیغتان بسیار مهم است. هنگام تولید محتوای تبلیغاتی، مهم است که روی اطلاعاتی مانور دهید که میخواهید بازدید کنندگان شما روی آن تمرکز کنند. برای نمونه، 3Leaps از خوانندگانش میخواهد یک کار انجام دهند و آن این است که با آنها تماس بگیرند. بنابراین محتوایی که تولید کردهاند روی کار خاصی تمرکز کردهاست و عنوانی که به کار بردهاند نیز بسیار مناسب و در خدمت این کار انتخاب شدهاست.
3- زمان درست، پیام درست
در اینترنت، اگر شما بدون مقدمه از خوانندگان بخواهید اطلاعات شخصی خود را وارد کنند، پیش از اینکه حتی موفق شوید آنها را ترغیب کنید کاری را انجام دهند ،شما را پس خواهند زد. این کار مانند این است که بخواهید پیش از پرسیدن نام کسی شماره تلفن او را بگیرید. فراخوان عمل باید در زمان مناسب داده شود، زمانی که میدانید خوانندگان شما آماده هستند. مثلاً، Friendly.App از همان ابتدا از بازدیدکنندگان نمیخواهد آن اپلیکیشن را دانلود کنند، بلکه از قدرت محتوا استفاده کردند تا ابتدا هدف این اپلیکیشن را روشن کنند و بعد از آنها خواستند آن را دانلود کنند. این کاری حساب شده است.
4- حس فوریت و اضطرار
تا حالا باید تبلیغاتی را دیده باشید که نوشتهاست «برای خرید فلان محصول بشتابید»، «پیش از اینکه خیلی دیر شود، خرید کنید»، و تبلیغاتی مانند آن. تا به حالا به این فکر کردهاید که چرا این عناوین میخواهند در شما حس فوریت و اضطرار را برانگیزند؟ به یک دلیل ساده و آن این است که این تکنیک بسیار اثربخش است. اما این کار باید بگونهای صورت پذیرد که از زیادهروی جلوگیری شود.
5- افعال درست را انتخاب کنید
برای گرفتن نتیجهی بهتر، بسیار مهم است که افعال مناسبی را برای فراخوان عملتان انتخاب کنید. استفاده از هر فعلی نمیتواند نتیجهی دلخواهتان را نصیب شما کند مثلاً «ثبت نام کنید» یا «اینجا را کلیک کنید» همیشه اثربخش نخواهند بود. مشکل اصلی این است که تمامی این افعال از مردم میخواهند تا کاری را انجام دهند و نمیگویند که در عوض چه دریافت خواهند کرد. مثلاً به جای آن بهتر است بنویسید: «ثبت نام کنید و برای ۴۵ روز دسترسی نامحدود دریافت کنید.»
6- مخاطبان خود را بشناسید
بسیاری از اوقات پیش آمده است که محتوایی آن طور که مورد انتظار است، خوانندگان را جذب نکرده باشد، چرا که نویسندهی محتوا، نتوانسته است تا با مخاطب ارتباط برقرار کند. مخاطبان شما دوست دارند تا به علاقه و اشتیاقی که دارند سریع پاسخ داه شود، بنابراین مخاطب را منتظر نگذارید تا در انتهای آگهیتان تازه متوجه شود، شما چه محصول یا خدماتی را میخواهید بفروشید.
7- اعتماد مخاطبتان را به دست آورید
ارقام وسوسه کننده نیستند که اعتماد مخاطب شما را بر میانگیزند، برعکس، اعداد و ارقام واقعی هستند که قانعکنندهتر هستند. محتوای تبلیغ شما باید صادقانه و آموزنده باشد تا اعتماد مخاطب را برانگیزد. این یکی از مشکلات شرکتهاست که اطلاعات یا تضمینهایی ارائه میدهند که به نظر زیادی خوب به نظر میرسند.
بهتر است به جای اینکه به تقلید از دیگران چنین محتوایی را در معرض دید مخاطبانتان قرار دهید، محتوایی صادقانه و اثربخش ارائه کنید.
بهبود نرخ تبدیل مشتری بالقوه به مشتری واقعی- چطور تصمیم بگیریم چه چیزی را تست کنیم
حال که محتوای وبسایت خود را برای جذب مشتری بیشتر تغییر دادید، زمان آن است که به مرحلهی بعد برویم و بدانیم چه کارهای دیگری را انجام دهیم تا نرخ جذب مشتری را بیشتر افزایش دهیم.
اولین قدم این است که بدانید شاخصهای اصلی عملکرد شما چه هستند، به عبارت دیگر زمانی که بازدیدکنندگان به سایت شما میآیند، از آنها میخواهید چه کاری انجام دهند؟
واضحترین پاسخها اینها هستند:
- چیزی را بخرند (تکمیل خرید)
- فرم تماسی را پر کنند.
- بخواهید که با شما تماس بگیرند. (یک مشتری بالقوه)
- ثبت نام کنند تا به روز رسانیها را از طریق ایمیل دریافت کنند.
به طور حتم، بسته به اینکه وبسایتتان از مدل کسب و کار پیچیدهتری برخوردار باشد، یا درحقیقت فقط یک بلاگ باشد، هدف شما ممکن است متفاوت یا متنوعتر باشد.
به نظر میرسد که اگر اهداف خود را از طریق نوع صفحات طبقهبندی کنید، منطقی به نظر برسد. این حرف جدید نیست و کاملاً روشن و واضح است، اما بد نیست آنها را مرور کنیم. برای یک وبسایت معمولی اهداف ممکن است به این صورت باشند:
صفحهی اصلی (Home page)
- پر کردن فرم تماس
کلیک کردن بر لینکی که به صفحهی خدمات هدایت میشود
- دیگر صفحات کلیدی
- پر کردن فرم تماس
پستهای بلاگ(Blog Post) (پست بلاگ قسمتی از یک نوشته یا دیگر محتوای منتشرشده در یک بلاگ است).
- به اشتراکگذاشتن پستها
- کلیک روی پست دیگر
به طور مسلم، هرگاه کاربری به صفحهی پستهای بلاگ میآید، دوست دارید تا با شما تماس بگیرند و از خدمات شما مطلع شوند، اما هدف اصلی بلاگ فروش محصول و خدمات نیست، بلکه برای جذب مخاطب است و کمک به آنها است. بنابراین، با شناختن اهداف صفحات هدف، میتوانید اهداف را براساس آن انتخاب کنید. برای اینکه منظور من را از این حرف متوجه شوید لازم است فرق وبلاگ و وبسایت را جستجو کنید. خواهید دید که در واقع فروش یکی از اهداف وبسایتهاست و نه وبلاگها.
تصمیم بگیرید که کدام صفحات را امتحان کنید
قدم بعد این است که صفحهای را برای تست کردن انتخاب کنید درنهایت، شما باید تمام صفحات را تست کنید، اما منطقی نیست که همه را باهم تست کنید، این کار حتی امکان هم ندارد.
اینکه کدام صفحه را اول تست کنید، به موارد زیر بستگی دارد.
- چه مقدار ترافیک دارید؟
- چگونه ترافیک در سایت شما پخش میشوند؟
- مهمترین اهداف شما کدامند؟
برای نمونه، ممکن است لازم باشد پیش از هر قسمت وبسایتتان، ابتدا به صفحهی اصلیتان بپردازید، چرا که برای شما معیاری است که بر درآمد خالص شرکتتان به طور مستقیم تحت تأثیر میگذارد.
آزمایش قیف فروش
توصیهی دیگر این است که درون قیف فروشتان را تست کنید. بنابراین، برای مثال، اگر سایت تجارت الکترونیکی دارید، شاید لازم باشد که مراحل تکمیل فرآیند خرید را بهینهسازی کنید، چرا که معیاری است که مستقیماً فروش شما را تحت تأثیر قرار میدهد.
در حالیکه، تست صفحهی اصلی برای بهینهسازی جریان ترافیک به سوی دستهها و صفحات محصولات ممکن است مستقیماً فروش افزایش ندهد.
اما،
جایی درون قیف فروش ترافیک و نرخ تبدیل کمتری وجود دارد/ به عبارت دیگر:
اگر شما در هفته ۳ یا ۴ فروش انجام میدهید، تست فرآیند پرداخت زمان زیادی لازم دارد.
درحالیکه صفحهی اصلی بیشترین ترافیک را در خود دارد و تست کردن آن به منظور کاهش نرخ بازگشت اهمیت آماری بالایی دارد. (نرخ بازگشت یا نرخ دفع کاربر یک اصطلاح در زمینه بازاریابی آنلاین است. نرخ دفع، بهطور معمول درصد کاربرانی است که بعد از دیدن یک صفحه از سایت خارج میشوند و نشان دهنده جذابیت سایت برای بازدیدکننده است. هر چه درصد بانس ریت کمتر باشد بهتر است).
درصد پرش کاربران به این معناست که بازدیدکنندههای بیشتری بعد از وارد شدن به سایت و بررسی یک صفحه به بازدید سایر صفحات تشویق نشده یا مورد جذابی برای حفظ کاربر در سایت وجود نداشته و کاربران بیشتری بلافاصله بعد از ورود، سایت را ترک کردهاند.
بنابراین، اگر شما نرخ بازگشت صفحهی اصلی را کاهش دهید، ترافیک بیشتری را به درون قیف فروش میفرستید.
تست کردن صفحات بیشتر
البته، تست کردن بیشتر از یک صفحه هم زمان امکان دارد. در حقیقت، دو راه برای انجام آن وجود دارد:
گروهبندی صفحات
مثلاً میتوانید صفحات مربوط به نمایش محصولات را با هم تست کنید. البته تست همزمان صفحات معمولاً برای تغییرات طراحی کلی و ساختاری است و با تغییرات می تواند ترافیک را در این صفحات افزایش دهد.
تستهای چندگانه
گزینهی دیگر اجرای چندین تست به صورت همزمان است. این کار میتواند شامل تست صفحهی اصلی، تست دیگر روی صفحهی دربارهی ما و تست دیگری روی صفحات محصولات باشد.
به طور حتم این استراتژی کاربردی است؛ البته سرعت تست شما را افزایش نمیدهد (زمانی که لازم است تا صفحهی مورد نظر به عملکر موردنظر خود برسد )، اما به این معنی است که در یک زمان میتوانید چندین تست انجام دهید.
اما باید دقت به خرج دهید. اگر در این کار دقیق نباشید، اجرای دو یا چند تست در یک قیف فروش میتواند نتایج شما را منحرف کند. برای اجتناب از این مشکلات، باید ببینید آیا تغییرات در یک صفحه کارکرد صفحهی دیگر را تغییر میدهد یا خیر؟
مثال
در یک سایت تجارت الکترونیکی، شما تستی را در صفحهی اصلی اجرا میکنید که پیامهای تبلیغاتی شما، از جمله تبلیغ ارسال رایگان را تست میکند. شما همان تست را روی صفحات محصول نیز انجام میدهید. به وضوح، اثربخشی تبلیغی در صفحهی محصولات میتواند اثربخشی تبلیغ دیگر روی صفحهی اصلی را تحت تأثیر قرار دهد، بخصوص اگر این دو به شکلی یکدیگر را نقض کنند.
به طور کلی، تستهای همزمان در قیف فروش باید فقط شامل تست صفحهآرایی، سبک و مؤلفههای سهولت و وفقپذیری باشد، نه تغییر کلی پیام بازاریابی.
کدام مؤلفه ها را تست کنیم؟
تا بحال صفحاتی که باید تست شوند را انتخاب کردهاید و میدانید که اهداف هرصفحه کدام است. در این مرحله باید بدانید که چه چیزی را تست کنید. در این زمینه باید چند قانون کلی را در نظر گرفت:
- میتوانید همه چیز را تست کنید، اما تستهای بزرگتر پیامدهای بزرگتری به همراه دارد
- می توانید تغییر پیامهای بازاریابی (محتوای تبلیغات) را تست کنید
- میتوانید سهولت و وفقپذیری را تست کنید (مسیریابی، صفحهآرایی، و غیره)
- میتوانید چیزهای تصادفی را تست کنید و تغییر دهید (برای نمونه، رنگ فراخوان عمل)
به طور کلی، پیام بازاریابی شما و مؤلفههای مسیریابی (Navigation) نتایج مهم و بزرگی را به همراه دارند، بنابراین ابتدا روی آنها تمرکز کنید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.